.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
کلاف سر در گم اشتغال در مازندران!
صادقعلی رنجبر
کلاف سر در گم اشتغال در مازندران!

مهم ترین معضلی که این روزها بخاطر کثرت جوانان بیکار و فارغ التحصیلان جویای کار و نیز خانواده های نگران آینده فرزندان، حاکمیت و جامعه ما را با خود درگیر کرده است، بلاتردید معضل بیکاری و فرایند ایجاد و توسعه اشتغال موثر، مفید و مولد در برابر اشتغال نمایی و یا حتی اشتغال کاذب و مضر است!

کار جوهره انسان است و موجبات تکامل انسان را فراهم و تقویت می کند و بیکاری آفتی است که منشاء فتنه و شرارت تلقی شده و این واقعیت برای جوانان، سبب ساز بسیاری از تنشهای روانی از جمله فرورفتگی، افسردگی، پرخاشگری ، شرارت، کژرفتاری اجتماعی و جرائم انتظامی شده و عملاً مسیر استعدادیابی جامعه مسدود و شکوفایی های فردی نیز محدود و علاوه بر آن آرامش خانوادگی و ثبات اجتماعی نیز بشدت تهدید می شود.

البته با خوش بینی ها و اینکه شخصاً اصراری بر سیاه نمایی بر عملکرد دولت نداشته و ندارم و نیز در راستای پرهیز از ساده لوحی و یا حتی بزرگ نمایی تبلیغاتی، پدیده ای که این روزها در قالب ارائه آمار ایجاد فرصتهای شغلی جدید از سوی مسئولین کشوری و استانی به افکار عمومی تجلی می یابد، کمی بهت انگیز و دیرهضم است و جا دارد تا با تأمل بیشتری به آن نگریست!

ادعای ایجاد 000/500/2 شغل در طول یک سال در کشور و یا اعلام رسمی ایجاد بالای صد هزار شغل در استان مازندران در همین فاصله زمانی و ادعای ایجاد قریب به 65 هزار شغل در نه ماهه امسال، کمی تا قسمتی ذهنم را مشوش کرده و موجب تولید شبهات و ابهاماتی از جمله سؤالات ذیل شده و بسیار بجاست که مسئولین ذیربط با هدف روشنگری و ترویج شفافیت به پاسخگوئی مستند آنها مبادرت ورزند:

علت این ابهام به سبک اطلاع رسانی مدیران ارشد استان و سهم هر شهرستان در تحقق این تعهد ۱۰۲ هزار نفره ایجاد اشتغال برمی گردد که طی آن استاندار محترم در پایان ۶ ماه اول اعلام می کند که در مازندران قریب به ۳۳ هزار نفر اشتغال جدید یافته اند و در حالیکه همین آمار هم بخاطر فقدان ارائه جداول تفکیکی و آماری، گزارشات نموداری و مستندات ساختاری، از شفافیت کافی اطلاع رسانی در حوزه رسانه های شنیداری و دیداری و گفتاری برخوردار نبوده، در پایان ۹ ماه نیز اعلام شده که آمار اشتغال به بیش از ۶۳ هزار نفر رسیده است و احتمالاً هم قصد دارد که در سه ماه دیگر یعنی پایان سال اعلام کند که مازندران موفق به انجام تعهدهایش شده است که طبعاً باید یک اشتغال ۶۰ هزار نفری را اعلام کند که این امر با توجه به برابری سه ماه پائیز با شش ماه اول سال و نیز برابری احتمالی آمار اشتغال در سه ماه زمستان از کل سال ۹۰، حتی در صورت صحت و اثبات آماری آن، باز هم کمی محیرالقول جلوه می کند!

توجه به تعهد تفکیکی شهرستانهای مازندران بلحاظ آمار عددی و درصدی و نیز روند انجام تعهدات تا ۶ ماه اول سال(بنقل از اکونیوز) به اندازه کافی این روند نگرانی را تشدید می کند که چگونه سازمانهای کم تحرک استان ناگهان تا این اندازه جهش گرفته و در ماههای پایانی سال، کاری کارستان خواهند کرد؟!

تعهد ایجاد اشتغال هر شهرستان در سال 90 :
آمل 11528 ، جویبار 3019 ، فریدونکنار 1171 ، ساری 14069 ، نکا 4977 ، سوادکوه 5000 ، چالوس 4373 ، نوشهر 4267 ، تنکابن 6196 ، بهشهر 6819 ، نور 3955 ، بابلسر 4507 ، محمود آباد 3970 ، رامسر 3252 ، قائمشهر 6870 ، بابل 11353

تعداد اشتغال ایجاد شده در شهرستان های مازندران در شش ماه اول سال :
آمل 2521 ، جویبار 1378 ، فریدونکنار 352 ، ساری 3822 ، نکا 702 ، سوادکوه 603 ، چالوس 536 ، نوشهر 522 ، تنکابن 1613 ، بهشهر 1395 ، نور 505 ، بابلسر 1006 ، محمود آباد 869 ، رامسر 751 ، قائمشهر 1329 ، بابل 2189
درصد ایجاد اشتغال هر شهرستان در مازندران :
آمل 21 %، جویبار 45 % ، فریدونکنار 30 %، ساری 27 %، نکا 14 %، سوادکوه 12 %، چالوس 12 %، نوشهر 12 %، تنکابن 26 %، بهشهر 20 %، نور 12 %، بابلسر 22 % ، محمود آباد 21 %، رامسر 23 %، قائمشهر 19 %، بابل 19 %

البته آمار تعهدات و عملکرد شهرستانهای تازه تاسی مازندران شامل عباس آباد و میاندورود و گلوگاه در رسانه ها انعکاس نیافته است.

سؤالات بوجودآمده که ماحصل فقدان یک جدول آماری و گزارشات نموداری در فرایند مصاحبه های ساختاری مدیران ارشد و اجرائی استان است، ذیلاً ایفاد می شوند:

1-ایجاد هر یک فرصت شغلی به چه میزان هزینه نیاز دارد؟

مثلاً نرخ استاندارد ایجاد یک شغل در بندر، نیروگاه، پالایشگاه، کارخانه های خودروسازی و غیره چه میزان است و دولت تا چه اندازه در تزریق بودجه توفیق داشته و یا روند جذب سرمایه گذار تا چه اندازه موفق بوده است؟

2-ایجاد هر یک فرصت شغلی، چقدر زمان می برد؟

مثلاً چقدر بستر اشتغال باید فراهم شود تا یک شغل ایجاد گردد و مشخصاً اگر پروژه ای مثل خودروسازی یا پالایشگاه نفت و غیره اگر بخواهند به سمت ایجاد اشتغال حرکت کنند، چقدر زمان می برند؟

3-چه تفاوتی بین ایجاد فرصت شغلی و ظرفیت ایجاد شغل وجود دارد؟

مثلاً اینکه اگر یک شرکتی ظرفیت ایجاد اشتغال 100 نفره را دارد، اما هم اکنون یا هنوز شروع بکار نکرده و یا اینکه در ظرفیتهای پایین کمتر از انگشتان یک دست قرار دارد، کدام عدد به آمار ایجاد اشتغال تزریق شده است؟

4-تفاوت ظرفیت اسمی و رسمی برای ایجاد شغل در هر پروژه به چه معنائیست؟

مثلاً اگر فرصتی برای توسعه ظرفیت های رسمی یک پروژه ایجاد نشود، ما چه نگاهی را به پروژه هایی که هرگز فازهای بعدی خود را تجربه نخواهند کرد، داریم؟

5-چه تفاوتی بین مشاغل دائمی، مشاغل موقت و مشاغل فصلی وجود دارد؟

مثلاً آیا اشتغال کارگری در پروژه های موقت مسکن مهر اعم از شرکتی و یا خوداحداثی در فاصله های زمانی کوتاه یکساله و دوساله، موجب قرارگرفتن اسامی افراد در سیاهه شاغلین می گردد؟ و اگر چنین است، این شغلها دائمی است و یا موقت محسوب می گردد؟ و تکلیف این افراد کثیری که در پایان هر پروژه مسکن مهر، دوباره بیکار می شوند، چیست؟ و در این میان تکلیف خوداحداثها چه می شود؟آیا اضافه شدن آمار و اسامی خوداحداثهایی که از قبل شاغل بوده و هم اکنون نیز شاغل اند، تداعی ذهنی آمار کاذب را تقویت نمی کند؟

6-مشاغل مجازی و مشاغل واقعی تا چه اندازه با هم متفاوت اند؟

مثلاً به بهانه بیمه درمانی شدن توسط یک باغدار که هیچ حضور و اشتغالی را در پی ندارد، می توان افراد بیمه شده را که علیرغم قرارگرفتن در لیست باغداران، هیچگونه درآمدی ندارند،شاغل معرفی کرد؟

7-چه فرقی بین مشاغل سالم، مولد، موثر و مفید با مشاغل کاذب، مضر، خطا و غیرمولد وجود دارد؟

مثلاً اشتغالهای خدماتی و غیر مولد و یا کاذبی همچون سیگارفروشی، تا چه اندازه برای اقتصاد کشور مفید و تا چه اندازه مضر است؟ گسترش مشاغل تجاری تا چه اندازه به خودکفایی اقتصاد ملی ضربه می زند؟

8-خوداشتغالی، پذیرش اعتراف گونه در شرایط نیمه اجباری و اجباریست، و یا اینکه باید قابل ملاحظه باشد؟

مثلاً برای دریافتن وام و تسهیلات بانکی و یا تسهیلات بیمه ای و یا تسهیلات شرکتی و غیره، اگر فردی در مراحل غیراشتغالی، کتباً مجبور به تایید ایجاد اشتغال برای خود باشد، در حالیکه اشتغالی به وقوع نپیوسته، آیا شاغل محسوب می گردد؟

9-آیا کسانی که در سیاهه دریافت کنندگان بیمه بیکاری قرار می گیرند نیز بخشی از آمار ایجاد اشتغال اند؟

مثلاً بیکاران شرکتهای منحل شده و یا کارگران اخراجی و یا کارمندان تعدیل شده از ادارات که در هر سال به این آمار اضافه می شوند، در کجای این آمار اشتغال اند؟

10-آیا آمار کسانی که بخاطر از دست دادن شغل به تشخیص کارفرماها و یا از بین رفتن فرصت های شغلی بیکار شده اند و در سیاهه دریافت حق بیمه بیکاری هم قرار نمی گیرند، از آمار ایجاد اشتغال سالانه کسر می گردد؟ و یا اینکه این دو آمار علیرغم این همه سنخیت، هیچ رابطه ای با هم برقرار نمی کنند؟

مثلاً بیکارشده های نساجی ها و یا دیگر مراکز اشتغال در شهرکهای صنعتی که بخاطر ورشکستگی ها و یا مخالفت کارفرماها بیکار شده اند و امیدی به بازگشت آنها به کار وحود ندارد.

11-آیا اشتغالهای صوری و یا همان بازاشتغالها هم در این سیاهه جلوه گری می کنند؟ در حالیکه هیچ شاغل جدیدی به گروه شاغلان اضافه نشده و فقط رسمیت یافته اند؟

مثلاً کارگاههای متعددی هستند که بخاطر برخورداری از تسهیلات و مزایای بانکی ایجاد اشتغال، افراد شاغل در نزد خود را به شکل صوری اخراج کرده و دوباره آنها را البته اینبار به شکل رسمی جذب می کنند تا از بابت هر ایجاد اشتغال، تسهیلاتی با بهره های اندک دریافت دارند، سؤال اینجاست که این ارتباط بیکاری و اشتغال کاذب در کجای آمار مذکور قابل رؤیت است؟

12-چه رابطه ای بین رشد نرخ اقتصادی و ایجاد فرصت شغلی وجود دارد؟آیا بدون اولی، دیگری ادامه می یابد؟

مثلاً اگر دولت درآمد چندانی نداشته و در غالب زمینه ها با کسر بودجه مواجه باشد، با چه هزینه ای و بودجه ای می تواند به استمرار تصاعدی ایجاد فرصتهای شغلی بپردازد، در حالیکه کاهش نرخ رشد اقتصادی باید به تعطیلی فرصتهای موجود شغلی منجر شود؟

13-آیا در طول 32 سال گذشته،کلاً 000/500/2 شغل ایجاد شده است که حالا این آمار برای یک سال در نظر گرفته می شود و اینکه چگونه این تحول و ظرفیت بوجود آمده است؟

مثلاً مازندران در طول این سالها همواره در اداره کل کار از یک سیاهه صدهزارنفری بیکاران برخوردار بوده و هرگز نتوانسته در طول یک سال بیش از 5 هزار نفر را مشغول کند، حالا چگونه می تواند بیش از صدهزارنفر را در همین مدت شاغل کند؟ و اینکه آیا همین سنگ بزرگ گرفتن نمی تواند زمینه های توسل نابجا به برخی شیوه های آماری و محاسباتی را فراهم کند ؟

14-چرا سهم ایجاد اشتغال هر بخش اقتصادی بطور شفاف و مبرهن به افکار عمومی ارائه نمی شود ؟

مثلاً سهم بخش کشاورزی چند تا و در کجاهاست؟سهم بخش صنعت چگونه احصاء شده است؟ سهم بخش خدمات چه اندازه و در مقایسه با دو بخش دیگر چگونه است؟

15-سؤال دیگر اینکه آیا با تغییر تعریف اشتغال و دستکاری در استاندارد در آمد و یا زمان اشتغال برای احتساب یک شغل، برخی از مدعیان بیکاری، خود بخود از گروه بیکاران به گروه شاغلان نقل مکان یافته اند؟

مثلاً اگر قبلاً استاندارد زمانی اشتغال برای یک شغل، یک روز در هفته بوده و اگر امروز به نیمروز تقلیل یافته، و یا میزان استاندارد درآمد یک اشتغال تغییر کرده باشد، آیا در آمار ایجاد اشتغال امسال، منشاء تحول شده و اگر چنین است، آیا این تغییر محاسبه کارشناسی است و یا برای کاهش فشار احزاب سیاسی رقیب، تبلیغات سیاسی دولت و یا گریز از مطالبات عمومی است؟

۱۶-.........

البته با شناختی که حقیر از مسئولین ارشد و غیرارشد استانی دارم، بیشتر در حوزه حسن ظن قدم برداشته و بعید می دانم که متصدیان امر، در این زمینه آمار غیرمستند ارائه کرده باشند و یقیناً ادله کافی برای اثبات ادعای خویش را در اختیار دارند و به موقع در رسانه های گروهی به تشریح جزئیات این ادعای خوشایند خواهند پرداخت.

اما بهرحال حقیر معتقدم که معضل بیکاری را نباید وارد بازیهای سیاسی با رقباء کرد و یا با روحیه و احساسات جوانانی که در سالهای اخیر منتظر و مترصد بن بست گشائی و راهنمایی مدیران ارشد جامعه برای گذر از این دوره انتقال از مرحله بیکاری به مرحله اشتغال اند، بازی کرد!

علیهذا قلباً متمایلم که در صورت صحت آمار مذکور که البته باید مستدلاً اثبات گردد، دست مسئولین استانی را به گرمی بفشارم و مکرراً از آنان تجلیل کنم، ولی اگر در جمع بندی نهایی عدم صحت آن محرز گردد، قطعاً باید از نوازش رسانه ای مدیران استان به نقد جدی آنها تغییر موضع داده و در سنگر حمایت از جوانان بیکار، متصدیان امر را تحت فشار گذاشته تا بجای بازی با آمارها، بیشتر به فعالیتهای میدانی و پیمایشهای محیطی روی آورند و همواره عمل صالح را بر سخن زیاد رجحان ببخشند.

صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

غلامعلی رنجبر 4 دي 1390
حاج صادق بسیار کار ارزشمندی را انجام دادند و باید به این امر توجه شود که بسیار از گزارشات اشتغال برای فرار از عواقب نامطلوب بیکاری ها است و ایجاد امیدهای واهی برای جویندگان مشاغل. در بسیاری از موارد ظرفیت های اشتغال مطرح شده حتی یک به ده هم منجر به تولید شغل نشده ولی در کمال تعجب آن را به عنوان تولید شغل مطرح می کنند. این تحویل دادن حرف های خلاف واقع با کجای مسلمانی ما سازگاری دارد خدا میداند. از 69000 شغلی که آقای استاندار متاسفانه با قاطعیت اعلام می فرمایند حتی 2000 نفر (دو هزار نفر) هم واقعیت ندارد و ترس از برخورد آقای رئیس جمهور نمی توان مجوز برای ارتکاب به گناه باشد. حاج صادق عزیز انشاء الله گوش شنوایی برای این دل سوخته شما پیدا شود.

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.099 seconds.